سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

بنام خدا

( سلام ): طبق قرار با بعضی دوستان وبلاگی قرار بر این بود که برای چلو گیری از یکنواختی ، مطالب ارسالی متنوع انجام گیرد که در دومین جلسه در رابطه با آشنایی با موسیقی میخواهم به دستگاههای ایرانی بپردازم. اما با توجه با نکات مشترکی که عمدتا در تعریف آن میشود ، و تنبلی خودم در تایپ ، این بخش را از وبلاگ دیگری کپی کرده ام که آدرس آنرا نیز به رسم وفا ، در انتها نوشته ام .

البته لازم به توضیح استکه در بخشهای دیگر موسیقی روشها و سلایق در هنر موسیقی مثل دیگر هنرها متفاوت استکه من نیز در آن قسمت از بحث و درس سلیقه و اعتقاد خود را خواهم گفت ، هر چند تمامی توضیحات اضافه مطالب ذیل که کپی گردیده باز بصورت تام و مطلق مورد قبولم نمیباشد . ولی با توجه به به مطالب آینده در این قسمت نیازی به ویرایش ندیدم. لذا در صورت مطالعه دوستان و شاگردانم ، تصور تغییر فکر من ایجاد نگردد.

 

دستگاه های موسیقی ایرانی

 

در تاریخ موسیقی ایرانی دو نظام مختلف به چشم می خورد. یکی نظام ادواری است که در آن همه آهنگ ها و به طور کلی موسیقی ایرانی را شامل مجموعه هایی به نام ادوار می دانستند و برای آنها قواعد و ساختار ویژه ای قائل بودند و دیگری نظام دستگاهی است که بعد از نظام ادواری بنیان گرفته و در هفت گروه به نام دستگاه قرار دارد. ابتکار:در تاریخ موسیقی ایرانی دو نظام مختلف به چشم می خورد. یکی نظام ادواری است که در آن همه آهنگ ها و به طور کلی موسیقی ایرانی را شامل مجموعه هایی به نام ادوار می دانستند و برای آنها قواعد و ساختار ویژه ای قائل بودند و دیگری نظام دستگاهی است که بعد از نظام ادواری بنیان گرفته و در هفت گروه به نام دستگاه قرار دارد. نظام ادواری ظاهرا تا سده 13 هجری (19 میلادی) استمرار یافته و سپس جای خود را به نظام دستگاهی داده است. نظام ادواری نظامی بود علمی و منطقی که زیرساز هنری استواری داشت و معلوم نیست چه دلیل و انگیزه ای موجب تغییر آن شده است. بهترین و کامل ترین اثری که می تواند نظام ادواری را توجیه و تفسیر کند، کتاب الادوار صفی الدین ارموی است. دستگاه ایرانی هم ردیف راگای هندی یا مقام در موسیقی ترکی - عربی است و در غرب به مد ترجمه می شود; اما هیچ یک از آنها مفهوم درست یک دستگاه را نمی رساند. شرایط زندگی در دوران معاصر، اجراهای کوتاه تر و مختصرتر را اقتضا می کند و اجراهای دراز مدتی که درگذشته از خواننده و نوازنده، انتظار می رفت وجود ندارد. لذا دستگاه های مطول قرن نوزده به تدریج مختصرتر عرضه می شوند. نخستین کتابی که درآن نظام دستگاهی به تصریح دیده می شود، بحورالالحان فرصت شیرازی تالیف محمدنصیر حسینی ملقب به فرصته الدوله است که درسال 1339 ه.ق درگذشت. تغییر نظام ادواری به نظام دستگاهی در موسیقی ایرانی باید در فاصله سال های 1278 تا 1322 یا به عبارت دیگر در اواخر سده سیزدهم تا حدود نیمه سده چهاردهم هجری صورت گرفته باشد. این دوره مطابق با دوران قاجاریه، ناصرالدین شاه تا محمدعلی شاه است. تکوین یا بنیانگذاری ردیف هفت دستگاه موسیقی ایرانی را به خاندان علی اکبر فراهانی معروف به خاندان هنر نسبت داده اند. از آخرین افراد این خاندان برادران شهنازی هستند که هر دو از نوازندگان طراز اول تار بشمار می رفته اند. موسیقی سنتی ایران از تعدادی ملودی به نام «گوشه» تشکیل شده که هر یک بازگو کننده حالات خاصی است. گوشه ها بر مبنای همگونی و اشتراک حالات متوالی نت هایشان به مجموعه هایی دسته بندی می شوند که به آنها دستگاه می گویند. دستگاه به آوازی می گویند که طرز بستن درجات گام و فواصل جز» آن به گام دیگری شبیه نباشد. هفت دستگاه موسیقی ایرانی عبارتنداز: شور، همایون، چهارگاه، سه گاه، ماهور، نوا و راست پنجگاه. درمورد ترتیب دستگاه ها نظرات متفاوتی وجود دارد. اما اگر بخواهیم دستگاه ها را از جهت اهمیت طبقه بندی کنیم، ترتیب زیر به نظر صحیح می رسد: شور، همایون، ماهور، چهارگاه، سه گاه، راست پنجگاه و نوا. در میان این دستگاه ها بعضی دارای گوشه های مفصل و زیادند و لذا این دستگاه ها به بخش های کوچک تری تقسیم می شوند که آنها را نغمه می گویند. گوشه ها معمولا از چند نت تجاوز نمی کنند و دارای تقسیمات جز» نیستند. اگر موسیقی ایران را یک کشور فرض کنیم، دستگاه را به استان، نغمه را شهر و گوشه را به خانه می توان تعبیر کرد. در میان دستگاه های موسیقی ایرانی شور از همه بزرگتر است. مهمترین راه تشخیص دستگاه ها و آوازهای موسیقی ایرانی و لذت بردن از آنها، آموزش طولانی، علمی وحرفه ای این نوع موسیقی است. تمرینات مکرر و اجراهای گوناگون نیز به این امر کمک می کند. در این صورت با شنیدن بخش کوتاهی از هر قطعه نوع دستگاه و یا گوشه آن مشخص خواهد بود. همچنین یادگرفتن ترانه ها و تصنیف های متوالی که در دستگاه و آوازهای مختلف نوشته شده، راه دیگر تشخیص موسیقی ایرانی است.

1- شور:

شور از جهاتی مهمترین دستگاه موسیقی ایرانی بشمار می آید. شور آوازی است که با ذوق مشرقی ها موافق و سهل و مورد پسند عمومی است; زیرا فواصل پرده های آن معمولا خیلی با هم فرق ندارند و اغلب نغمات طوایف و ایلات و عشایر در زمینه این دستگاه است. آواز شور از جذبه و لطف خاصی برخوردار است که بسیار شاعرانه و دلفریب است. آواز شور ریشه عمیقی در فرهنگ ایرانی دارد که بیانگر تصوف و عرفان ایرانی است. مقام شور شامل چهار آواز یا نغمه است که عبارتند از: ابوعطا، بیات ترک، افشاری و دشتی.
- آواز یا نغمه ابوعطا
: ابوعطا آوازی است که بین عامه مردم رواج فراوان دارد و از لطافت و زیبایی خاصی برخوردار است. گونه ها و گوشه های آواز ابوعطا عبارتند از: رامکلی، درآمد، سیخی، حجاز، بسته نگار، یقولون، چهارپاره، گبری، غم انگیز، گیلکی.
-
آواز یا نغمه بیات ترک
:
آواز بیات ترک مانند ابوعطا مورد توجه عامه است. این آواز حالت یکنواختی دارد. آواز بیات ترک علیرغم نامش صددرصد ایرانی است; بیات ترک را پیش از این بیات زند می خوانده اند.
آواز یا نغمه افشاری
:
افشاری، آواز متاثر کننده و دردناک است که سخن از درد و اندوه درونی دارد.
آواز یا نغمه دشتی:

دشتی از زیباترین متعلقات مقام شور به حساب می آید که آن را آواز چوپانی نامیده اند. این آواز با آن که غم انگیز و دردناک است; درعین حال بسیار لطیف و ظریف است. احتمالا اصل این نوع آواز متعلق به چوپان ناحیه دشتستان واقع در استان فارس می باشد. امروزه این آواز وسعت بیشتری یافته و در شمال ایران با تغییر شکل مختصری به نغمه گیلکی تغییر یافته است. این آواز بین مردم گیلان رواج فراوانی دارد.

2- همایون:

دستگاه همایون شباهت بسیار به گام کوچک دارد. همایون یکی از بزرگترین دستگاه ها می باشد که محبوبیت خاصی بین مردم ایران دارد. همایون آوازی است باشکوه و مجلل، آرام و درعین حال بسیار زیبا و دلفریب. برطبق قول مرحوم روح الله خالقی: «همایون ناصحی است مشفق و مهربان که با کمال شرم و آزرم با مستمعین خود مکالمه و درددل می کند و با بیانی شیوا چنان نصیحت می کند و پند می دهد که هیچ سخنران را این مهارت و استادی نیست.» موسقیدانان ایرانی عموما بیات اصفهان را اشتقاقی از دستگاه همایون می دانند. همچنین بعضی موسیقیدانان بیات اصفهان را هم پایه با گام هارمونیک مینور در موسیقی غربی می شناسند.
- بیات اصفهان: آواز بیات اصفهان از آوازهای قدیم ایرانی است. آوازی جذاب و گیرا است که ریتمی بین شادی و غم دارد.

3 - ماهور:

ماهور طبیعی ترین گام و اساس موسیقی فرنگی است. ماهور آوازی است با وقار و ابهت و شوکت خاصی به شنونده القا می کند و آهنگ ساز برای بیان شجاعت ها و دلیری از این آواز استفاده می کند. ماهور چون قرین موسیقی فرنگی است، بین جوانان جایگاه خاصی دارد. اما در مجموع آواز ماهور طرب انگیز و شاد می باشد.

4- چهارگاه:

سه گاه و چهارگاه با یکدیگر پیوستگی خاصی دارند. این گونه رابطه بین هیچ دو دستگاه دیگر وجود ندارد. تمامی گوشه های سه گاه را می توان در چهارگاه با تغییر مقام اجرا نمود. البته چهارگاه چند گوشه مخصوص به خود دارد که در سه گاه اجرا نمی شود. از طرفی مقام های این دو دستگاه بقدری با یکدیگر متفاوتند که می توان گفت هیچ دو مقامی در موسیقی ایرانی این گونه باهم فرق ندارند. چهارگاه از نظر علمی مهمترین مقام موسیقی ایرانی است. این آواز نماینده جامع و کاملی از تمام حالات و صفات موسیقی ایرانی است. بطوری که تمام صفات عالی و ممتاز گام های ایرانی را می توان در چهارگاه به طور یکجا پیدا کرد.

5- سه گاه:

سه گاه از نغمه های قدیم ایران بوده و نام آن در کتاب های تاریخ موسیقی ایرانی نیز آمده است. آواز سه گاه ریشه کاملا ایرانی دارد. البته سه گاه درمیان ترک ها استعمال زیادی دارد و آنها درخواندن این آواز مهارت زیادی دارند. اما فارسی زبان ها آن را طور دیگری می خوانند. در هردو، آواز باحزن و اندوه و با تاثیر و تالم بسیار همراه است.

6- راست پنجگاه:

این دستگاه در بین دستگاه ها از همه کمتر اجرا می شود. بعضی موسیقیدان ها معتقدند که این دستگاه به قصد تعلیم بنا شده است. راست پنج گاه ترکیبی است از سایر مقام ها و در این آواز می توان به تمام مقام های ایرانی وارد شد. از این رو می توان تمام احساساتی که در دستگاه های موسیقی ایرانی است را با راست پنج گاه ایجاد نمود. راست پنج گاه آواز کاملی است; زیرا دارای تمام حالات و صفات آوازهای دیگر نیز هست.

7- نوا:

نوا از دیگر دستگاه های هفت گانه موسیقی ایرانی است که آوازی است درحد اعتدال و آهنگی ملایم و متوسط دارد، نه زیاد شاد و نه زیاد حزن انگیز. نوا را آواز خوب گفته اند و معمولا درآخر مجلس می نواختند. معمولا اشعار عارفانه مثل اشعار حافظ را برای نوا انتخاب می کنند زیرا تاثیر بسیار زیادی در شنونده ایجاد می کند.

 

 

منبع: روزنامه ابتکار

و

       www.rasekhoon.net/ Article/Show-19451.aspx

 

 

 






تاریخ : دوشنبه 89/9/15 | 12:59 صبح | نویسنده : مهدی محمدی | نظرات ()

 

بنام خداوند خالق زیباییها

سلام . با توجه به بیشتر شدن دوستدارن هنری این وبلاگ ، فکر کردم بهتره برای جلو گیری از یک نواختی در هر چند جلسه به یک هنر خاص بپردازم . البته اگر حمل بر خود ستایی و تعریف از خود تلقی نکنید فقط هنرهایی را بصورت آموزشی مطرح میکنم که در آن تخصص داشته باشم و در اجتماع من را با این عنوان بشناسند و هنرهای دیگر را که تخصص نداشته باشم در حد معرفی مطرح میکنم.

در این قسمت یادداشت میخواهم به موسیقی بپردازم و در صورتی که سوالهای تخصص هم داشته باشید در حد سوادم جوابگو خواهم بود.

معمولاً برای آشنا شدن با هر زبانی سعی میکنند الفبا و لهجه آن را حتی اگر شده بصورت ظاهری یاد بگیرند . موسیقی هم مثتثنی نیست . بنابراین در اولین جلسه با الفبا و کششها و یا به عبارتی زمانهای این زبان آشنا میشویم

 

کشش یعنی زمانی که هر صدای موسیقیای ادامه می یابد(مدت زمان نواختن نت را کشش نت میگوییم) . روشن است که یک آهنگ موسیقی از صداهایی تشکیل شده که غالبا ارزش های متفاوتی زمانی دارند - یعنی بعضی کوتاهتر و بعضی کشیده ترند 

( نت گرد  :
این نت در بین مابقی علایم بیشترین مدت زمان کشش را دارد و آن را به عنوان نت واحد مینامیم، این زمان معادل 4 ضرب است مثلا سیم اول را گیتار را بصدا در میآوریم و 4 ثانیه میگذاریم به ارتعاش ادامه دهد. (در ایتجا هر ضرب را برای مثال یک ثانبه محاسبه کرده ایم  )

نت سفید   :
مقدار کشش زمانی نت سفید برابر است با 2/1 ارزش زمانی نت گرد . معادل 2 ضرب   .

نت سیاه  :
مقدار کشش زمانی نت سیاه برابر است با 4/1 ارزش زمانی نت گرد . معادل 1 ضرب
به این ترتیب نت سیاه معادل یک چهارم نت گرد و یک دوم نت سفید است 

نت چنگ   :
این نت از لحاظ زمانی2/ 1 واحد کشش زمانی که همان نت سیاه است می باشد  .

نت دو لا چنگ  :
این نت دارای 2 پرچم و معادل 16/1 نت گرد و 4/1 نت سیاه (ضرب ) است .

به همین ترتیب نتهای سه لا چنگ و چهارلا چنگ نیز وجود دارند که به ترتیب 32/1 و 64/1 نت گرد هستند
این به این معنی است که هر 64 نت چهارلا چنگ معادل 1 نت گرد است

هر 2 نت سفید - هر چهار نت سیاه - هر 8 نت چنگ - هر 16 نت دولاچنگ - هر 32 نت سه لاچنگ و هر 64 نت چهارلاچنگ معادل یک نت گرد میباشد. و به همین طریق نیز میتوان سایر کشش ها را معدل سازی نمود مثلا هر دو نت چنگ معادل یک نت سیاه میباشد و یا 2 نت دولاچنگ معادل یک نت چنگ میباشد و غیره.

برای نشان دادن نتهای کوچکتر (با کشش کمتر) از اشکالی به نام پرچم استفاده میکنیم

برای کشیدن دم نت هرگاه نت از خط سوم بالاتر بود دم آن را به سمت پایین می کشیم هنگامی که پایین تر از خط سوم بود به سمت بالا می کشیم

سکوتها:
در قطعات موسیقی سکوت نیز نقش مهمی دارند و رعایت آن از الزامات است سکوتها نیز شکل خاص خود را دارا میباشند و دارای کشش زمانی نیز میباشد( به همان ترتیب ذکر شده در بالا ) گرد - سیاه - چنگ - دولاچنگ - سه لاچنگ - چهار لاچنگ

 

 

 






تاریخ : چهارشنبه 89/9/10 | 1:3 صبح | نویسنده : مهدی محمدی | نظرات ()
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.