هنر عبارت است از دمیدن روح تعهد در انسانها
امام خمینی ( قدس سره )
وقتی از هنر سخنی به میان میآید خصوصاً در میان ایرانیان شاید کمی با بی توجه ای به آن نگریسته شود. چرا که عمده ایرانیان دستی در هنر دارند و با آن به دیده تعجب و حیرت نگاه نمی کنند . البته نه اینکه ارزش هنر را درک نمیکنند ویا میخواهند آن اثر هنری را بیمقدار تلقی کنند. بلکه خاصیت هنر در ایران حکایت آب است در اقیانوس که هرچند آب است ولی در آن دریای به آن وسیعی نمود چندانی ندارد و آنکه در آن آب شناور است همه جا را آب میبیند.
اما چیزی که گاه توجه بیشتری را به خود جلب میکند و مثل یک موج اثر گذار است روح موجود درآن اثر است. که هرچه آن روح جنبه تعالیش بیشتر باشد تاثیر گذاری بیشتری دارد . اما چه چیزی موجب تعالی آن روح هنری میگردد. ؟
یکی از این موارد درک زمان ومحیط اجتماعی اطراف خود هنرمن است که میتواند نقش اساسی داشته باشد و اگر یک اهل هنر از این واقعیت خود را دور نگاه دارد شاید دیگر نتوان حتی آن شخص را هنرمند خواند.چرا که اثر هنرمند برگرفته از اثر محیط اوست . اما این مطلب دلیل بر این نیست که خود را همرنگ جماعت کند بلکه باید با درک محیط و اصولیکه باید یک هنرمند از آن تاثیر گیرد مانند یک معلم و مربی اطرافیان خود را به سمت خوبیها ، سلامت روح ، و انسانیت رهنمون باشد. چیزی که گاه خیلی از مردم با توجه به تبلیغات سیاسی هر کار واثری که از یک شخص معروف میبیند هنری میدانند وهمینکه آن اثر از یک روش هنری پیروی کرده باشد را ملاک هنر میدانند .
البته نه اینکه بخواهیم از زیبایی یک تقلید هنری کم کنیم ولی آن اثر هنری نیست بلکه بواسطه پیروی از روشهای هنری فقط یک تقلید هنریست . که از بس تکرار شده به عادت هنر خطاب گردیده و هر شخصی خود را هنرمند میداند .
این اشتباه را در عمده رشته های هنری میبینیم . فرض کنید که یک هنرجوی نقاشی که دست به قلم مو میباشدبخواهد همان نام هنرمند نقاش را برخود بگذارد وخود را هم درجه کمال الملک بداند. به عبارتی قوره نشده مویز گردد. و اصولا طی الطریق که در همه رشته های علمی وفنی و غیره وجود دارد وبعد از طی آن مراحل مثلا نام پرفسور یا دکتر را بر شخصی میگذارند در هنر کمرنگ تر است. وجدای از مواردمعدود در عمده موار د اشتباه است. وهمین خود موجب یک غرور کاذب میشود که در بیشتر مواردشخص مورد توجه را از مسیر اصلی هنر منحرف میکند و باعث میشود خود را در پایان راه ببیند و دیگر توجه ای به پیشرفت نداشته باشد.. و همین باعث میشود که بعضی از کسانی که در این وادی قدم بر میدارندمعروف بودن را محبوب بودن ومتخصص بودن را با هنرمند بودن جایگزین کنند. ووقتی با انتقاد روبرو میشوند عصبی میشوند وخدا را هم بنده نیستند.